• وبلاگ : دارم از تو مي نويسم ...
  • يادداشت : اي پادشه خوبان داد از غم تنهايي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 31 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    چه عذاب بزرگي است..
    وقتي که من تمام تنهايي را..
    به دوش مي کشم..
    و سخت ترين لحظه هاي انتظار را ..
    با شکيبايي خود قسمت مي کنم.
    آرزوي محالي ست..
    درک دستهاي تو..
    از انتهاي تنهايي ستاره هاي چيده شده..
    و سفره هاي خالي احساس..
    که مهرباني سايه ها..
    رنگينش کرده است..
    تو حتي..
    از فکر اين عذاب هم عاجزي..
    و من هر روز....
    تحليل مي روم ....
    ///عرض سلام.خسته نباشيد...هرجا هستيد شادو سرحال باشيد...موفق باشيد.خدانگهدار