سلام مهربون ترين همسفر دنيا....بازم منم...مي دوني دلم براي اينجا تنگ ميشه.....يادت نره هميشه دوستت دارم....دوستت دارم...دوستت دارم....دوستت دارم...دوستت دارم___________
از خانه بيرون ميزنم.اما كجا امشب... پشت ستون سايه ها روي درخت شب..مي جويم اما نيستي در هيچ جا امشب..مي دانم آري نيستي اما نميدانم بيهوده ميگردم به دنبالت چرا امشب..هر شب تورا به جستجو مي يافتم اما نگذاشت بي خوابي بدست آرم تو را امشب...ها!سايه اي ديدم شبيهت نيست...اما حيف اي كاش ميديدم به چشمانم خطا امشب.......اي ماجراي شعر و شب هاي جنون من...آخر چگونه سر كنم بي ماجرا امشب....
من عادت ميكنم با درد تازه..جدايي شايد از من من بسازه..دلم تنگه دلم تنگه برايت..نگاهم با نگاهت داشت عادت.....
به اندازه ي همه ي هستي دلم برات تنگ ميشه...مواظب خودت باش...در پناه حق ..يا علي