وبلاگ :
دارم از تو مي نويسم ...
يادداشت :
راوي بخوان به خواندن احمد در اعتلا
نظرات :
0
خصوصي ،
36
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
رنگين كمون
کمي با من مدارا کن کمي با من مدارا کن
که خود را با تو بشناسم من گم را تو پيدا کن
تو را از شب جدا کردم تو را از قصه آوردم
نمي شد با تو بد باشم نمي شد از تو برگردم
نه از برگم نه از جنگل نه از باران نه از شبنم
نه آن تعميدي رودم نه آن مريم ترين مريم
منم همسقف ديروزي که عطر خانگي دارد
که دستان تو را بايد به شام سفره بسپارد
کمي به من مدارا کن کمي با من مدارا کن
صبوري کن تحمل کن من گم را تو پيدا کن
اگر سختم اگر دشوار اگر سيل مصيبت وار
اگر تلخم اگر بيمار منم از عشق تو بسيار
منم هم خون و هم گريه که بغضش را به دريا داد
که از اوج پريدن ها بر اين ويرانه ها افتاد
کمي به من مدارا کن کمي با من مدارا کن
صبوري کن تحمل کن من گم را تو پيدا کن ...
سلام امير جان ممنون از نظرت...راستش به اون نظر دهنده عزيزي كه شما هم نسبت به نظرشون متني توشتين جوابي دارم.....ممنون بازم يا حق