• وبلاگ : دارم از تو مي نويسم ...
  • يادداشت : راوي بخوان به خواندن احمد در اعتلا
  • نظرات : 0 خصوصي ، 36 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    اومدي مثل يه سايه توي دنياي سياهم

    پا گذاشتي تو شب من شبا من خيره به راهم

    اومدي با گلهاي ياس با يه قلب پاره پاره

    يه پولک يه ماه تازه توچشام کاشتي دوباره

    اومدي مثل تولد پاک و تازه و صميمي

    مثل شبنم با طراوت مثل باغچه قديمي

    اومدي تا عاشقت شم سر بذارم روي شونت

    برم تا نهايت اوج بعد بشم مست و ديوونت

    اومدي تا باشي با من از حالا تا روز آخر

    اينهمه وفا و خوبي دل من نداره باور

    اومدي گفتي همينم ميخوام تا باهات بمونم

    بشم محرم نگاهت شعر عشق با تو بخونم

    اومدي يه روز پاييز تو غروبي سرد و دلتنگ

    اونروزا حالم چه بد بود آسمونم سرد و بيرنگ

    اومدي با يک گل سرخ با نگاهي عاشقانه

    تو نگات آينه و خورشيد ملکوتي عارفانه

    حالا تو رفتي و اينجا دل منتظر نشسته

    مطمئن باش که تا الان به کسي دل نبسته

    ميامو رو خط جاده جاي پاتو گل ميذارم

    ميدونم مياي دوباره من هنوز دوستت ميدارم...