• وبلاگ : دارم از تو مي نويسم ...
  • يادداشت : دارم از تو مي نويسم ...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 27 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     
    سلام داش امير.. و ممنون كه هميشه به ما ميسري.. مطالبط واقعا زيباست..موفق باشي.. يا حق
    سلام عزيز...من عاشق اين شعر فردمنشم.....خيلي خوشم اومد.....موفق باشي.......شادباشي.....ياحق.....
    امير جان نمي دونم چرا نمي شه برات كامنت گذاشت .به هر حال خونه نو مبارك....باراني باشي.
    سلام دوست خوبم. منزل نو مبارك. اينجا خيلي قشنگه . نه فقط ظاهرش. بلكه باطنش هم قشنگه . پر از حرفهاي شيرين. پر از احساس. و اين آهنگ قشنگ دارم ازتو مي نويسم. حقيقتش من مبهوت اينهمه زيبائي و اين فضاي رويايي شده ام. بايد دوباره بيام شايد اونموقع يه حرف قشنگي براي گفتن داشته باشم.- آرزومند آرزوهاي قشنگتون- نرگس

    ببين اي بانوي شرقي اي مثل گريه صميمي.

    همه هر چي دارم اينجاست تو اين خورجين قديمي.

    خورجيني که حتي تو خواب از تنم جدا نميشه .

    مثل اسم و سرنوشتم دنبالم بوده هميشه.

    بانوي شرقي من، اي غني تر از شقايق.

    مالِ تو، ارزوني تو خورجين قلب اين عاشق.

    خورجينم اگه قديمي، اگه بي رنگِ و پاره
    .
    براي تو اگه حتي ارزش بردن نداره
    .
    واس من بود و نبودِ هر چي که دارم همين
    .

    خورجيني که قلب اين عاشقترين مردِ زمينِ
    .//سلام..خوبي..خوش ميگذره؟؟هرجا هستي دلت شادو لبات خندون..مشتاق ديدار...يا حق

    اسير دام او هستم.....چه زنداني از اين بهتر؟/جز او از جمله بگسستم....چه پيماني از اين بهتر؟/اگر دزديده قلبم را....به جايش بوسه مي بخشد/براي انچنان جرمي ....چه تاواني از اين بهتر؟/ز هستي بگزرد شايد که لبخندي زنم بر لب/متاع پاکم را چه خواهاني از اين بهتر؟/زليخا را رها کردست و ميايد به سوي من/که بهر يوسفي چون او چه کنعاني از اين بهتر/به سوي خانه مي ايد به سان شعله اي سرکش/در اين سرما و تاريکي چه مهماني از اين بهتر/سخن کوتاه کن و در اغوشت پناهش ده/که شبهاي جدايي را چه پاياني از اين بهتر***دوست مهربونم خيلي قشنگ شده***

    سلام. يادم افتاد به تصنيف زيباي آقاي فدائي : من تو را مي گويم اي باغ بهار آور. اي نماز آبها را چشمه اي ديرين... موفق باشيد.
    تصحيح مي كنم: اي نماز آبها را قبله اي ديرين. يا علي.
    اول شدم اي ولله
    اول شدم اي ولله

    يه جايي هست كه وقتي خيلي دلم مي‌گيره، وقتي خسته و نا اميد ميشم وقتي بغضم ميگيره و دلم مي‌خواد كه گريه كنم؛ ميرم اونجا. يه جايي كه خيلي دوستش دارم. يه جايي كه بهش پناه مي‌برم ... دوستش دارم، ... خيلي ... خيلي زياد ... بهم آرامشي ميده كه هيچ جاي ديگه‌اي نتونستم تا حالا پيداش كنم ... عميق و ساكت ... ومهمتر از اون، تنها ... واقعاً تنها، اونقدر تنها كه حتي حضور خودتم توش خيلي ملموس و قابل درك نيست ... وقتي اونجا هستم، از محيط زندگي روزمره‌ام، با همه هياهو و جنجال و نيروهاي عاصي كننده‌اش، بطور كامل جدا ميشم و پشت سرم ميذارمش و بعد مي‌مونيم من و سكوت و تاريكي ... و احساسي كه تنها چيزيه كه با خودم آوردمش اونجا ... اينجا رو خيلي سال پيش كشفش كردم، وقتي كه خيلي كوچيك بودم و از همون موقع، هر موقع دلم مي‌گيره، احساسم رو برمي‌دارم و ميام سراغش ... و هميشه هم هست، ... فضايي كه مقيد به مكان نيست و به زمان هم ....گهواره بچگي هام
    //سلام...خوبي؟؟اپديت کردم..خوشحال ميشم بيايي.دوست خوبم منتظرم...موفق باشي
     <      1   2