سلام عزيز
از مطالب زيباي تو استفاده كردم دو تا خواهش دارم
اول اينكه منو تو وبلاگت عضو كني ادرس ايميلم اين پايين نوشته
دوم اينكه اگه ممكنه منو هم لينكم كن ادرس وبلاگم هم اين پايين هست . اگه خواستي لينكم كني به اسم ادبستان لينكم كن
منم تو وبلاگم هم لينكت كردم هم عضت كردم انشالله از مطالب خوبت استفاده خواهم كرد
بازم به ما سر بزن
ممنون
هميشه سلام...
برادر خوبم...
اميدوارم هميشه تندرست باشي...
منو ببخشيد كه با تاخير خدمتتون رسيدم...
خوشحال مي شم با متنها ي زيبا و شاعرانه كه در اختيار داري كامنتاي زيبايي رو به يادگار در وبم بذاري...
چش براه مهربونيات:شايا تجلي26/9/83
سلام به امير عزيزم.مرسي از اينكه سر زدي.خيلي خوشحالم كه مطالب منو مي خوني:-) راستي در مورد اون شعر و اون نوشته اي كه نوشتم نظر من دقيقا عكس نظر تو بود.به نظر من غزل آهنگين و تقريبا البته روان بود و از طرفي نوشته ام در مورد نگارخانه نامفهوم بود.به هر حال.اين كه زياد موزون نيست حق با توه.ولي غزل گفتن خيلي سخته.از يه طرف بايد معني دار باشهواز يه طرف بايد قافيه هاش به جا و مناسب باشه.از يه طرف بايد آرايه هاش به جا باشه و از طرف ديگهع بايد وزن رعايت بشه.متاسفانه من هنوز توانايي اين رو كسب نكردم كه همه ي اينها رو به نحو خوب در قالب غزل پياده كنم.اميد وارم كه با سرودن بيشتر بر اين امكان دست يابم.راستي براي مقايسه ي غزل هام و سير پيشرفت وزن و محتوا ي اون در زمان بيا اينجا خوشحال مي شم.
http://sher.parsiblog.com
خيال تو را در دنج ترين دريچه خيالم، جايي فراسوي نگاههاي پر ز کين تا هميشه نگاه مي دارم و نمي گذارم غبار دلتنگي به روي خيال تنهايي ات بنشيند... مي مانم... در باران... به اين اميد که تو بيايي....يعني آمدنت را اميدوار باشم؟... عاشق زي.
از دلتنگي ديگري گفته ام....باراني باشي.
راستي نه لوگوم تو وبلاگم نشون داده ميشه نه آهنگ پخش ميشه
چــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرا ؟
فهميدي خبرم كن
با معرفتا رو عشق است . از سفر ميان يه خبر به بقيه نميدن . ً دوست جون ً يه چيزي اون پايين نوشت كه كاملا حقو بهش ميدم .
برو ديگه دوست ندارم
نمي خوام اسمتو بيامرم
مگه ميتونم ؟
امير . اونجايي كه هستي ميدوني الان بايد واسه من چكار كني ديگه ؟ الان وقتشه ها !!!
افتاد يا خودمو و خودتو ضايع كنم ؟
موفق باشي .
يا علي