• وبلاگ : دارم از تو مي نويسم ...
  • يادداشت : ايران به جام جهاني 2006 آلمان راه يافت
  • نظرات : 8 خصوصي ، 75 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5      >
     

    درود بر شما

    من خيلي وقته شما رو لينكيدم

    پيروز باشيد

    سلام دوست من.هنوز آپ نكردي؟؟؟؟من به روزم.زود بيا كه اين پستمو بايد زود خوند.شادباشي.ياحق.
    سلام دوست خوبم . تنديس عزيز . بازهم اين منم كه ياد شما مي كنم. گوئيا فراموشم كرديد. اما من فراموش نمي كنم. راستي چرا آپديت نمي كنيد . فكر نميكنيد ديگه وقتش باشه . اميدوارم هميشه شاد و سربلند باشيد
    + نازنين يارت 

    قصه از كجا شروع شد از گل و باغ و جوونه

    از صداي مهربون و يه سلام عاشقونه

    اومدم به مهربوني كه بگم با تو يه رنگم

    تا بگم چه نازنيني تو شكوفه ي قشنگم

    اي سلام عاشقونه اي عزيز آشيونه

    عشقمون كاشكي همين جوري بمونه

    عشق تو براي قلبم اولين و آخرينه

    تويي تنها هم زبونم كه هميشه نازنينه

    اگه ده سال اگه صد سال شب و روز با تو باشم

    تو واسم هنوز هموني كه برام عزيز تريني

    اي سلام عاشقونه اي عزيز آشيونه

    عشقمون كاشكي همين جوري بمونه

    اي سلام عاشقونه اي عزيز آشيونه

    عشقمون كاشكي همين جوري بمونه

    ................................

    خيلي دوستت دارم

    بدون تو فقط تو هستي فقط تو

    اينو هميشه به ياد داشته باش

    خدانگه دارت باشه

    + نازنين يار 

    دل بي روح جنس آهنت را دوست دارم

    خطوط در هم پيراهنت را دوست دارم

    نگاه با همه بي گانه ات را دوست دارم

    غرور سر كش ديوانه ات را دوست دارم

    تن سوزان مثل آتشت را دوست دارم

    بهاري و من آن عطر خوشت را دوست دارم

    به هر لحظه كنارم بودنت را دوست دارم

    تماشايي تو هستي ديدنت را دوست دارم

    پس از تو رنگ گل ها هم فريب است

    پس از تو روزگارم بي فروغ است

    كه ميگويد پس از تو زنده هستم

    دروغ است هر كه ميگويد دروغ است

    اي ستاره من بي تو تاريكم

    بي تو من به انتها نزديكم

    وا چه من كردم چه بود تقصيرم

    كه چنين بود بعد از تو تقديرم

    تو نخواستي من و تو ما باشيم

    سرنوشت اين بود كه تنها باشيم

    ميدونين اين شعر به آدم القا ميكنه كه اون عشقشو نميخواسته

    اون خودشو با چيز هايي كه دوست داره ميخواسته

    و اين اصلا درست نيست نه؟؟

    عاشقي يعني فقط اون فقط اون و تو ديگه هيچ چيز نباشي

    سلام تنديس مهربون خوبي عزيز شهادت حضرت زهرا رو بهت تسليت ميگم به روز كردي حتمن خبرم كن
    + نازنين يارت 

    من آن شاخ گل افسرده بودم

    كه در نشكفتگي پژمرده بودم

    ز سوز سينه ام مي سوزم اي كاش

    كه در پشت همان در مرده بودم

    مدينه محشر كبري به پا بود

    رسن بر گردن شير خدا بود

    دوصد گلچين و يك گل من چه گويم

    گل حيدر به زير دست و پا بود

    پدر زخم زبان بسيار خوردم

    كتك از خصم بد كردار خوردم

    ميان كوچه هاي شهر سيلي

    هم از دشمن هم از ديوار خوردم

    پدر زهراي تو حاجت روا شد

    ببين مزد رسالت چون ادا شد

    ببين پهلو و دست و سينه ي من

    بلاگردون جون مرتضي شد

    اي تربت گم گشته ات بيت الحرام انبيا

    سهم بقيع خلوتت دار السلام انبيا

    منم گداي فاطمه جانم فداي فاطمه

    منم گداي فاطمه جانم فداي فاطمه

    + نازنين يارت 

    دنبال حيدر ميدويد

    از سينه اش خون ميچكيد

    شكر خدا زينب نديد

    زينب نگاهش بر در است

    در ذكر مادر مادر است

    بگرفته او دامان من

    زهراي من زهراي من

    بودي چراغ خانه ام

    تاريك و شد كاشانه ام

    در بين آن ديوارو در

    دادي تو ششماهه پسر

    اي گل ياس كبود مرتضي

    اي همه تارو پود مرتضي

    اي همه بودو نبود مرتضي

    اي تمامي وجود مرتضي

    خانه را عاري ز خوشحالي مكن

    يار من پشت مرا خالي مكن

    اي تمام عشق اي خونين جگر

    يا بمان يا كه مرا با خود ببر

    اي تمام عشق بانوي علي

    لرزه افتاده به زانوي علي

    مي روي اي بحر عصمت را عروس

    جاي من جاي من لب هاي محسن رو ببوس

    فاطمه يا فاطمه يا فاطمه

    فاطمه يا فاطمه يا فاطمه

    فاطمه چشمان خود را باز كرد

    با زبان دل سخن آغاز كرد

    اي هميشه همنشين فاطمه

    اي اميرالمومنين فاطمه

    اي كه غم ها عسل كردي علي

    كوچه را زانو بغل كردي علي

    اي كه بر هر دوسما هستي امير

    + نازنين يارت 

    عشق يعني جلوه ي صبر خدا

    شرم ايوب نبي المرتضي

    عشق بر دلها شهامت مي دهد

    عشق غم ها را حلاوت مي دهد

    عشق بر دلداده فرمان مي دهد

    عاشق جان داده را جان مي دهد

    عشق باعث شد كه دل سامان گرفت

    پشت درب خانه زهرا جان گرفت

    عشق يعني انقلاب فاطمه

    از كبودي چشم خواب فاطمه

    عشق يعني عشق ناب فاطمه

    بيت الاحزان خراب فاطمه

    عشق يعني صحبت بي واهمه

    حيدر در بند پيش فاطمه

    آن كه خود مرد دلير جنگ بود

    دستگير فرقه اي صد رنگ بود

    عشق يعني غسل زير پيرهن

    دست بيرون كردن از زير كفن

    عشق يعني صبر در هنگام خشم

    عشق يعني جاي سيلي روي چشم

    عشق يعني قلب چون آيينه اي

    جاي ميخ در به روي سينه اي

    عشق يعني انتظار منتظر

    سينه اي مجروح از مسمار در

    عشق يعني گريه هاي حيدري

    دختري دنبال نعش مادري

    عشق يعني طاعت جان آفرين

    رد خون سينه بر روي زمين

    + نازنين يار 

    چه كسي خواهد ديد مردنم را بي تو

    گاه مي انديشم خبر مرگ مرا با تو چه كس ميگويد

    آن زمان كه خبر مرگ مرا مي شنوي

    روي خندان تو را كاشكي ميديدم

    شانه بالازدنت را بي قيد

    و تكان دادن دستت كه مهم نيست زياد

    و تكان داد سر

    چه كسي باور كرد جنگل جان مرا

    آتش عشق تو خاكستر كرد

    ميتواني تو به من زندگاني بخشي

    يا بگيري از من آنچه را ميبخشي

    + نازنين يار 

    من رو ببخش كه ساده از عشق تو گذشتم

    سپردمت به تقدير بار سفر رو بستم

    بايد برم از اينجا چاره نمونده جز كوچ

    براي زنده موندن تو اين زمونه ي پوچ

    بذار هميشگي شه قصه ي عاشقيمون

    تو باشي ليلي منم مثال مجنون

    بذار هميشگي شه قصه ي عاشقيمون

    تو باشي ليلي منم مثال مجنون

    (البته اينجاش بر عكسه ‹چشمك› )

    بين دو راهي و شك حيرون و هاج و واجم

    سفر دواي دردم هجر تنها علاجم

    طاقتشو ندارم طاقت دل بريدن

    سيل بلور اشكو رو گونه ي تو ديدن

    حرفي نمونده باقي سكوت حرف آخر

    تو ام به خاطر عشق از من ساده بگذر

    بذار هميشگي شه قصه ي عاشقيمون

    تو باشي ليلي منم مثال مجنون

    (البته اينجاشم بر عكسه ‹چشمك› )

    سلام امير جان.خوبي رفيق قديمي؟/خيلي وقت بود نتونسته بودم به اينجا سر بزنماما هيچ وقت دوستانم را فراموش نميكنم/تو هم كه خيلي وقته آپ نكردي.به خواهر عزيزت سكوت(درست گفتم؟)هم حتما سلام منو برسون//توي كلبه منتظر هردوتون هستم....آزاده
    + نازنين يارت 

    صداي تو بيداري بيشه، آواز سبز برگه

    صداي تو پر وسوسه مثل شب خونيه تگرگه

    صداي تو آهنگ شكستن بغض يه دنيا حرفه

    تصويري از آواز صريحه قنديل نور رو برفه

    هيچ كي مثل تو نبود هيچكي مثل تو نبود با من نبود

    هيچكي با من مثل تو توي نبض شب من سفر نكرد

    هيچكي مثل تو نبود هيچ كسي درد منو چاره نكرد

    هيچكي مثل تو نبود هيچ كي مثل تو برام گلهاي كاغذي رو پاره نكرد

    هيچكي مثل تو نبود

    تو غرورت مثل كوه مهربونيت مثل بارون

    مثل آب مثل جزيره دور مثل يه دريا پر از وحشت خواب

    هيچ كي مثل تو نبود هيچكي مثل تو نبود با من نبود

    هيچكي با من مثل تو توي نبض شب من سفر نكرد

    همه حرفهام مال تو همه شعرام مال تو

    دنياي من شعرمه همه دنيام مال تو

    خيلي دوستت دارم خيلي زياد هميشه يادت باشه براي من بهتريني

    خداحافظظظظظظظظ

    سلام دوست عزيز.انشالله که حالت خوبه؟آپديت جديدم همراهه با يک موزيک جديد..اميدوارم مطالبش هم مفيد باشه...منتظرم..دلت شاد.لبات خندون.يا حق

    افسوس و صد افسوس که ديگر رنگي نمانده بر رخ آن ديوار، سپيدهايش رنگ باخته به سياهي، سست، پاهايش، سرد، تنش، تنها مانده در گوشه ي آن اطاق آبي، نگران به فکر فردايي که گاه بي گاه آيد پايين ناخودآگاه ريزد بر سر آن مردمان بي گناه که هيچشان بود در کار آن ديوار.

    سخت گذشت آن روزگاران بر آن ديوار که سرانجام يک روز سرد زمستان با تمام خاطراتش آرام فرو ريخت اما شادمان از اين بود که تنها بر خويشتن ريخت نه بر سر آن آدمک ها.

     <      1   2   3   4   5      >