• وبلاگ : دارم از تو مي نويسم ...
  • يادداشت : ايران به جام جهاني 2006 آلمان راه يافت
  • نظرات : 8 خصوصي ، 75 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5      >
     

    (( شهرياران ))

    در تعجب ماندم از دنيا که ياران را چه شد

    پيش که گويم غم دل ، راز داران را چه شد

    نيست شد صوت و نبات و گل و سنبل در باغ

    حال نرگس نگران ، آن باغ کاران را چه شد

    دل که از بهرت بدين جا صور و صات جنگ کرد

    پس چه شد جان بر کفان ، چابک سواران را چه شد

    نيست در ميخانه ام جز يک نفر ، کان هم خودم

    از که خواهم باده اي ، کان مي گساران را چه شد

    چرخ گردون چون شکست اندر خزان زندگي

    پيري آمد سوي ما ، آن روزگاران را چه شد

    موسم باد خزان مي بايد از ما مي گذشت

    در شگفتم زين گذر ، آن نو بهاران را چه شد

    راز هستي کس نمي دانست جز زرتشت پير

    موبدان دين کجا رفتند و آن آموزگاران را چه شد

    دشمنان از هر طرف آتش بدين ايران زدند

    رستم و اسفنديار ، آن مرز داران را چه شد

    ملک ايران شد خراب از آفت ضحٌاکيان

    کاوه ي آهنگران و شهرياران را چه شد

    کس نمي گريد بر اين احوال ما حتي دمي

    رند تبريزي ندانست ، داغ داران را چه شد

    (( رند تبريزي ))

    + بي نام 

    سلام خسته نباشي...

    فاش ميگويم و از گفته ي خود دل شادم

    بنده ي عشقمو از هر دو جهان آزادم

    وبلاگ جالبيه

    خدانگه دار

    به سلام داش امير بي معرفت . خدائيش قبلا با معرفت تر بودي . همين . بهت تبريكم نمي گم چون خيلي بي معرفتي . يا علي
    سلام دوست من.خوبي شما.مثل اينكه خيلي وقته كه آپ نكردي؟؟راستي اگر تمايل داشته باشي من وبلاگتون رو طراحي ميكنم.پيش منم بياين شادباشي.ياحق.

    ممنون اومدي وبلاگم

    مي خواهم با تو بگويم قصه مرگ عشقم را
    ميخواهم تو بداني غم شبهايم را
    ميخواهم که تو بخواهي تن خسته و بيمارم را
    ميخواهم که تو ببوسي لب تبدار مرا
    ميخواهم که بداني عشق من رفت ز دستم
    بي انکه بداند من اسير چشمهايش شدم
    چشمهاي که در ان اثري از عشق نبود
    ميخواهم که فرياد زنم من دوست داشتم کسي را که مرا دوست نداشت

    وبلاگه نازي داري خيلي قشنگه

    سلام سلام بشتابيد بشتابيد ...چند روزي از دست سکوت راحتين

    سکوت داره ميره سفر ونياز داره شما هم بدرقه اش کنين

    سفري که سالها آرزوشو داشته و فکر کنم هر مسلموني هم

    دلش بخواد روزي اونجا بره

    امروز اومدم دعوتت کنم کوي وفا ....زود بيا که سکوت منتظر قدومته که بدرقه اش کني

    تنهاش نداريهااااااااااااااا

    از تموم کسايي هم که به علت کمبود وقت نتونستم بيام دعوتشون کنم از همينجا وعده دارين

    شما هم زود تشريف بيارين

    با گلهاي ياس احساست کوي وفا رو خوشبو کن

    منتظرت هستم ..کوي وفا رو تنها نذاريهااااااااااااا


    كاش وقتي چشم هايي ابريند/
    به خود آييم و سپس كاري كنيم /
    از نگاه زرد گلدانهايمان /
    كاش با رغبت پرستاري كنيم /
    كاش مثل آب مثل چشمه ساز /
    گونه نيلوفري را تركنيم/
    ما همه روزي از اينجا مي رويم /
    كاش اين پرواز را باور كنيم/

    سلام حالتون چطوره اميدوارم که هرجا هستي دلت شاد و لبات خندون باشه و ببخشيد که دير اومدم پيشت البته واسه خودم زوداومدنه چون تازه برگشتم تو نت...ممنون بابت لطفتون..پاينده باشي و جاويد

    راي عليه فاشيسم يا دولتي به سبک طالبان

    نذاشتن هم صدائي رو بلد باشيم

    + نازنين يار 

    سلام اي نازنين اي مهربونم...دلم تنگه برات دردت به جونم....از حافظ فال گرفتم..حدس بزنين چي اومد؟؟؟

    هزار دشمنم ار ميكنند قصد هلاك

    گرم تو دوستي از دشمنان ندارم باك

    مرا اميد وصال تو زنده ميدارد

    وگرنه هردمم از هجر توست بيم هلاك

    نفس نفس اگر از باد نشنوم بويت

    زمان زمان چو گل از غم كنم گريبان چاك

    ..........

    بچشم خلق عزيز جهان شود حافظ

    كه بر رو تو نهد روي مسكنت بر خاك

    اميدوارم خوشتون اومده باشه....اينم به عنوان يه يادگاري از طرف يه ليلي به يه مجنون..............نا دفعه اي ديگه خدانگه دارتون باشه و در پناه حق باشين...ياعلي التماس دعا

    سلام گلم ......... آپ كردم ......... منتظرتم
    + نازنين يار 

    از آقاسي

    يا علي جان تربت زهرا كجاست

    يادگار غربت زهرا كجاست؟؟؟

    تا زنورش ديده را روشن كنم

    بر مزارش شعله ها بر تن كنم

    آه از آن ساعت كه آتش در گرفت

    جام را از ساقي كوثر گرفت

    ياد پهلويش نمازم را شكست

    فرصت راز و نيازم را شكست

    آه زهرا تا ابد جاري بود

    دست مولا تشنه ي ياري بود

    چون علي شد بي كس و بي همنفس

    گفت يا زينب به فريادم برس

    تا قلم لب بر مركب مي زند

    بوسه بر جا پاي زينب مي زند

    مي گذارد سر به صحراي جنون

    مي نگارد نقشي از درياي خون

    ميكشد آه از نهادي سوخته

    وز ضمير خيمه اي افروخته

    كربلا مي مرد اگر زينب نبود

    شيعه مي پژمرد اگر زينب نبود

    تنت را در دل شب غسل دادند

    سلام .. اين هم يك فلش جالب انتخاباتي .. در واقع يك بازي فلش انتخاباتي .. حتما ببينيدش .. التماس دعا .. يا علي
     <      1   2   3   4   5      >