خونه خالي خونه غمگين خونه سوت و كوره بي تو
رنگ خوشبختي عزيزم ديگه از من دوره بي تو
مه گرفته كوچه ها رو اما سايه ي تو پيداست
مي شنوم صداي شب رو ميگه اونكه رفته اينجاست
تو با شب رفتي و با شب مي آي از ديار غربت
توي قلب من مي موني پر غرور و پر نجابت
حالا دست منه تنها شعر دستاتو مي خونه
حس خوبه با تو بودن تو رگهاي من مي مونه
خدا كس بي كسونه خدا خوب و مهربونه
خدا آخرش يه روز تو عزيزمو به من مي رسونه