حس کردم..آره فهمیدم چی میگی.فهمیدم وقتی میگی دلی برام نمونده یعنی چی...وقتی تو هستی ،وقتی اینقدر خوب هستی،من نمیتونم درک کنم ک بی احساس بودن چه معنی میده.ولی حالا،حالایی ک نیستی به خودم میگم کاش برگردم به همون بی دلی قبل.به همون فراموشی خودم..به وقتی ک زمان ،دیر شدن،بی محبتی آدمای اطرافم،سنگ بودنشون،کنارم نبودنشون و بی خیالی خودم به همه دنیا برام مهم نبود.
بیا زخم هامو یه جوری رفو کن..دیشب هوا سرد بود..رفتم بیرون.چقدر دوست داشتم اون هوای آلوده رو..کاش چهار راهی برای خیابونی نبود و ادامه داشت و ادامه داشت..اینهمه آدم..کجا میرفتن؟تو دلشون چی بود؟؟اونام عشق گمشده دارن؟سرمو بالا کردم...خدااای من خداای من کی میشه منو بغل کنی من آرامش میخوام...
گفتی ای کاش به بی دلی من نرسی..ولی من میگم قدرشو بدون..وقتی قرا نیست به معیارات به هدفات به علاقه هات به آروزوهات برسی همون بهتر ک فراموشی پیدا کنی ..آلزایمر جوونی بگیری..بعضی وقتها خودمم یادم میره
خدای من تو تنها کسی هستی ک همیشه هستی و همیشه هستی